مرجع فارسی فارکس - ForexInsight

اشتباهات معامله گری روزانه (Day trading)

اشتباهات معامله گری روزانه (Day trading)
داستان هایی در مورد اینکه چگونه معاملات بزرگ، اشتباه پیش رفتند و تبدیل به بزرگترین اشتباهات معامله گری شدند.

 

یکی از راه های درس گرفتن از اشتباهات گذشته تان این است که باید تجربه دردناک و چالش برانگیز توضیح دادن آنها را پشت سر بگذارید. راه دیگر این است که به افرادی که ممکن است در برخی از معاملات ناراضی زندگی کرده اند گوش دهید. جوزف ترویسانی در این مقاله عمیقاً به منطقی که طی روزهای پرنوسان EUR/JPY سال 2007 دنبال کرد، می پردازد. زیبا نیست، اما می توانست بدتر از این باشد. بیایید به آن اتفاق بپردازیم.

 

الکساندر کوپتسیکویچ، تحلیلگر سایت FxPro، درباره آن روز به خصوص میگوید، در سال 2008، زمانی که دنیای مالی به همان اندازه ای که در دهه های گذشته شاهد بودیم نزدیک شد:

“بزرگترین شکست من در پاییز 2008 بود. مایلم یادآوری کنم که قبل از ورشکستگی Lehman Brothers، فدرال رزرو و بانک مرکزی انگلیس چندین بانک بزرگ را نجات داده بودند. این کمک‌ها به شرایط مالی آرام ختم شد که بازار را حمایت کرد. به طور کلی، ایده جدایی نیز بسیار مهم بود، به نظر می رسید که مشکلات در ایالات متحده و بریتانیا سرمایه گذاری در اروپا و اقتصادهای در حال توسعه را جذاب تر می کند.

این بار مسئولان از عمل کردن مانند آتش نشانانی که از آتشی به آتش دیگر می شتابند خسته شدند. معامله من روی افزایش AUDUSD و کاهش GBPJPY بود. فکر می‌کردم هرچه بخش بانکی سالم‌تر باشد و از کانون زلزله دورتر باشد، ارز بهتری احساس می‌شود. با این حال، AUDUSD سقوط کرد زیرا جهان با تنها ایده – رفتن به سمت دارایی‌های نقدی و کاهش اهرم‌ها – تسخیر شد. آن قسمت نشان داد که ارتباطات درون دنیای مالی قوی است و سرمایه گذاران می توانند نقدینگی را به پتانسیل سرمایه گذاری ترجیح دهند. برای من چند هزار دلار هزینه داشت. برای تجربه ماندگار زندگی و یک قطره در اقیانوس در مقایسه با عواقب آن برای اقتصاد جهانی زیاد نیست.”

 

یکی دیگر از اشتباهات رایج، اشتباهی بود که مارک چندلر به یاد می آورد. در شروع سال 2017، وارد یک معامله فروش یورو در زمان نامناسبی شد:

“در کارم، به دلیل ارزش‌گذاری بلندمدت، توانسته‌ام برخی از فراخوان‌های بزرگ ضد روند انجام دهم، مانند درخواستم در اولین کتابم (ساختن حس دلار، 2009) برای یک چرخه صعودی پایدار برای دلار. با این حال، در ابتدای سال 2017، با 20 درصد کمتر ارزش گذاری یورو در مدل PPP OECD، من تصمیم گرفتم آن را کم رنگ کنم و من را در بیراهه گذاشت.”

 

EUR/USD از کندل هنگام باز شدن در سال 2017 در 1.04 به کندل هنگام بسته شدن در 1.20 رسید.

 

اما همه اشتباهات معاملاتی به نتایج فاجعه آمیزی ختم نمی شود. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، حتی می توانید از یک معامله بد با مقداری سود خارج شوید. بردلی گیلبرت، مدیر عامل Traders4Traders، زمانی که می خواست در معامله AUD/NZD کال مارجین شود، این شانس را آورد:

“بعد از اینکه بانک ها را ترک کردم و برای خودم شروع به معامله کردم، در حوالی زمان اوج GFC، متوجه شدم که حجم معاملاتی بسیار کمتر از آنچه در بانک ها داشتم معامله می کنم. به یاد دارم که AUDNZD طولانی در حدود 1.2650 بود. فقط 5 لات و محدوده در AUDNZD در سال گذشته 1.2600-1.2800 بود. اشتباه بزرگ، زیرا اولین روز از شروع سقوط در AUDNZD از 20 رقم بزرگ بود. درست است: 2000 امتیاز مستقیم به پایین و من این کار را انجام دادم. توقفی در جای خود ندارید

از آنجایی که اندازه معامله کوچک بود، فکر نمی کردم نیازی به استاپ داشته باشم. زمانی که AUDNZD با قیمت 1.0650 معامله می شد، من 100 لات داشتم، حساب 200000 دلاری من به 20000 دلار گذشته کاهش یافت. این احمقانه ترین و بدترین معامله ای بود که در 25 سال گذشته وارد آن شدم و همه چیز با 1 معامله مزخرف شروع شد که من کاملاً دست کم گرفتم. یادم می آید که یک تماس حاشیه ای از نیویورک دریافت کردم. اگر پول نقد بیشتری وارد نمی کردم، آنها کل معامله را می بستند. صبر کردم و پول نقد اضافه نکردم.

خوشبختانه AUDNZD شروع به رالی کرد و هفته را در حدود 1.0800 بست. در آخر هفته، ضمانت‌نامه بانک‌های استرالیا اعلام شد و AUDNZD 800 امتیاز در بازار آزاد افزایش داد. من معامله را برای سود 220000 دلاری بستم. بنابراین من با 20000 دلار سود از کل روند به سود رسیدم، اما این به هیچ وجه تروما و اندوه ناشی از آن موقعیت را جبران نکرد. من با کمال میل آن 20000 دلار را پس خواهم داد اگر بتوانم آن تجربه را از بانک حافظه خود حذف کنم.

این اتفاق به من یک چیز آموخت؛ هرگز بازار را دست کم نگیرید و همیشه به همه معامله ها، صرف نظر از اندازه موقعیت، احترام بگذارید. من تا به امروز هیچ معامله ای به اندازه معامله ای که در بالا ذکر شد احمقانه اداره نکرده ام. من خوش شانس بودم و زندگی می کنم تا داستان را تعریف کنم، اما بسیاری از معامله گران آنقدر خوش شانس نیستند. این معامله بخش مهمی از شعار من بود: «معامله را برنامه‌ریزی کن، طرح را معامله کن» و هیچ چیز را به شانس واگذار نمی‌کنم!»

 

اوف، خیلی نزدیک بود. حتی اگر بردلی آن 20 هزار دلار سود را برای پاک کردن درد ناشی از این تجربه پس بدهد، حدس می زنیم ارزشش را داشت. یادگیری در حین برنده شدن بهتر از یادگیری هنگام باخت است!

0 0 رای ها
به این پست امتیاز دهید
نویسنده
اشتراک کذاری
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
نظر شما درباره این پست چیست؟x